اولین مهمانی فاطمه جونم
ناناز خانم امروز ١١ مهر،صبح که بابایی می خواست بره سر کار ما رو گذاشت خانه مامان جون ،به من که خیلی خوش گذشت چون حسابی خوابیدم و مامان جون همه کاراتو انجام می داد .خاله ها هم از اینکه یک روز کامل کنارشون بودی خیلی خوشحال بودن. شب ساعت ١٠:٣٠ بابایی بعد از ورزش اومد دنبالمون.فدات شم شما هم دختر خوبی بودی چون این ایام روزا بیشتر میخوابی و شبها بیداری
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی