تجربیات خودم

دوستان گلم و خوانندگان عزیز تصمیم دارم این پست اختصاص بدهم به شیوه تربیتی و تجربیات و روشهایی که در این ١٩+٩ ماه بکاربرده ام و یاد گرفته ام

مادر همان طور که از نامش پیداس از روز اول بارداری اش سرآغاز صبوری، گذشت و تا حدودی خودفراموشی است باید بیش از پیش صبور بود. بسیار والعصر خواند و در برابر مشکلات جدید روزانه اصلا تسلیم نشد و برای هر کدامشان یا خودمان یا از تجربیات سایرین یا مطالعه یا روانشناس یا... راهکار های جدید بکار برد. اگر راهکار جدید نیز موثر نبود باز هم تسلیم و مایوس نشدن و دوباره به کمک منابع ذکر شده باید به دنبال یافتن راه  حل جدید و مناسب باشیم.

* من معتقدم در بیشتر مواقع هرمادری بهتر از دیگران میتواند مشکل کودکش را بیابد و راه حل مفید برایش ارایه دهد. مثلا من میدانستم علت دیر خوابیدن شبانه فاطمه خانوم این است که روزها در خانه اس و به اندازه کافی ورجه ورجه و بازی نکرده که خسته بشه زود و راحت و آسوده بخوابد. حتی در فصل سرد شبها میرفتیم به مجتمع های تجاری(علت انتخاب: سربسته بودن فضا)، شهربازی و... که راه بره و اشیائ و... جدید ببینه و بشنوه و شب راحت تر بخوابه در ضمن بیشتر وقتها شامشم میبردم اونجا در حالی که سرگرم بود بهش میدادم.

*معتقدم یه خونه نمیتونه بعد از تولد فرشته کوچولو به فرم قبلی باقی بمونه و میبایست لزوما تغییر دکوراسیون داد و چیدمان تغییر کند آنگونه که بکن نکن ها جایش را به محل امن و راحتی برای بازی کودک دلبندمان شود.خودم به شخصه مبل را بردم کنارمیز تلویزیون که مانعی برای رفتن فاطمه گلی به پشت تلویزیون شود و جلوی خطر گرفته شه. با بلند شدن قد، ورورجک به طور تدریجی وسایل روی دراور جمع آوری شد و پسروی کردن. و هزاران مورد دیگر

البته مواردی هم هست که نمیتوان جمع آوری کرد و در اون موارد آموزش دادم که نباید دست زد و... و یا اگر دست زد با پرت کردن حواس یا توضیح دادن یا با بازی از محل دورش کردم.

* شکستن یا ریختن مواد روی فرش و دست کثیف به کابینت و فرش و... زدن ... صد درصد در دوران رشد اتفاق خواهد افتاد ولی مادر باید کاملا خونسرد باشد و اصلا عصبانی نشود و راهکار مناسب با توجه به شرایط بکار برد(بی تفاوتی_ توضیح دادن رفتار نامناسب_ با هم جمع کردن و...). من خودم به شخصه پیش از این خیلی به نظافت و پاکیزگی خونه اهمیت میدادم ولی در این ایام واقعا اون جوری که دلم میخواد نمیتوانم باشم و راهی جز ریلکس بود و تمیز کردن سر فرصت مناسب(اگه پیش بیاید) ندارم

*موضوع دیگری که بسیار با اون مواجه هستم این است که به محض اینکه سوار ماشین میشویم فاطمه می می خواهد، فکر میکند سوار شدن باید همراه با خوردن می می باشد تارسیدن به مقصد. یکی از راه های جدیدم این بود که برچسب  اعداد گرفتم و به شیشه میزنیم و در میاره و خلاصه دقایقی سرگرم میشیم و در این بین با اعداد نیز آشنا میشه و راه دیگر اینکه دستشو از گوشه پنجره بیرون میکند و انگشتش خنک میکند و به صورت سرنشینها میزنه و میخندیم و...

روش دیگر اینکه بعضی مواقع اتوبوس برماشین شخصی ترجیح میدیم و سه تایی با اتوبوس میریم بیرون. میدونید که اتوبوس برای بچه ها خیلی لذت بخشه

یادم میاد پارسال وقتی که یکسالش نشده بود تو ماشین روسری رو سرم مینداختم و دالیبازی میکردیمو میخندید

هرچند بعضی وقتها هیچکدام از این روشها پاسخگو نیست و بچه خستس باید سریع  ماشین ترک کرد