روستای کهکران
سین مثل واژه سلام
ساعت 8 حرکت کردیم درراه صبحانه خوردیم شما همکمی پنیر خالیبا قاشق خوردی.خیلی جایباصفا و خنکی بود قبلا با بابایی یبار اینجا اومده بودیم(30 کیلومتر فرعی رفتیم خیلی جاده پر پیچ و خمی دارد پیچ های بسیار تند ) پاپ کورن و پفک و کمی جوجه و ماست خوردی و بعد اظهردر حین خوردن دونه های بلال خوابت برد خیلی جالببود که از شدا خستگی خودت خوابت برد چون معمولا چنین حالتی خوابت نمیبره. پوشکتو در اوردم و چن باربردمت ولی جیش نکردی و با عرض معذرت دوبار تو شلورتو خیس کردی
عکسسسسسسسسسسسسسس های
از درخونه تا جایی که رفتیم 108 کیلومتربود. با بچه ها بازیتون دادم و دستای همو گرفتین و بازیکردین تا رسیدیم شیراز از خواب بیدار شدی.
شبی رفتیم پارک دعوت مامان جون اینا اصلا سرحال نبودی و بعدش بردمت قلعه بادی و بازم خیلی خوشت نیمد و ساعت 12:30 بود که لالا کردی.