5
سلام عشقم همه وجودم و تمام زندگی ام
صبح ساعت 11:30 از خواببیدارشدیم و با آجی با هم نیمرو خوردین و دوتایی باهم بازیکردین میگفتی:آجی بیا اینجا آجی بیا اونجا و... تا نزدیکای ظهر که پی پی کردی وخوابت گرفت و اومدی طرفم. ساعت 15 هر سه با هم لالا کردیم. بعد ازصرف افطارراهی مراسم شدیم اصلا خوشت نیمد و ناآرومی تا اینکه تقریبا ساعت 1 بامداد لالا کردی و یه ساعتی خوابیدی نور و صدا اذیتت میکردو بیدارشدی بردمت تو حیاط و... دیدم موندنم بیفایدس تقریبا ساعت 3بود که ازبابایی خواتهش کردم بیاد دنبالمون و برگشتیم خونه.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی