16
سلام
امروز کسل از خواببیدار شدی و در تراس باز کردم و نیمه ای از نیمروتو بهت دادم ملیکاو مامانمشو دیدی و صداش کردی و با مامانش برای اولین بار اومدن خونمون و کمی بازیکردین و تک تک اسباب بازیاتو بهش نشون دادی و بعدشبا هاشون رفتی چرخ و فلک و بعدش گریه که بازم برم تو کوچه غافل از اینکه هوا گرمه و باید واست ناهار آماده کنم و حمامت ببرم و...
بردمت حمام طبق معمول از لیف و شامپو متنفر و تا دس بهت بزنم گریه و گریون بیرون اومدیم و خوابیدی تا خدارو هزار بار شکر بعد از خواب با روحیه بهتر برخواستی
ناگفته نمونه که خودم هم خیلی زیاد خسته شدم و باهخات خوابیدم تا بعد از خواب به کارهام برسم
بعد ازظهر رفتیم بیرون باشنیدن صدای اذان راهمونو کج کردیم و رفتیم مسجد نماز خواندیم و شما هم آب جوش و زولبیا خوردی و بعدش رفتیم پارک فلکه معلم خلوت بود و زیاد بهت نچسبید و بعدش رفتیم سرسره بازی پارک مطهری جنوبی و اومدیم خونه بینهایت شدیدی گریه کردی که دسشویی نریم و... خوابت پرید بعدش بازی کردی
عکست با روسری بنفش که برشداشته بودی و میپوشیده بودی و بازی کردی
تا ساعت ٢ بامداد لالا کردی