فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

بهترین هدیه زندگی

16

1392/5/17 19:42
نویسنده : مامان
406 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

امروز کسل از خواببیدار شدی و در تراس باز کردم و  نیمه ای از نیمروتو بهت دادم ملیکاو مامانمشو دیدی و صداش کردی و با مامانش برای اولین بار اومدن خونمون و کمی بازیکردین و تک تک اسباب بازیاتو بهش نشون دادی و بعدشبا هاشون رفتی چرخ و فلک و بعدش گریه که بازم برم تو کوچه غافل از اینکه هوا گرمه و باید واست ناهار آماده کنم و حمامت ببرم و...

بردمت حمام طبق معمول از لیف و شامپو متنفر و تا دس بهت بزنم گریه و گریون بیرون اومدیم و خوابیدی تا خدارو هزار بار شکر بعد از خواب با روحیه بهتر برخواستی

ناگفته نمونه که خودم هم خیلی زیاد خسته شدم و باهخات خوابیدم تا بعد از خواب به کارهام برسم

بعد ازظهر رفتیم بیرون باشنیدن صدای اذان راهمونو کج کردیم و رفتیم مسجد نماز خواندیم و شما هم آب جوش و زولبیا خوردی و بعدش رفتیم پارک فلکه معلم خلوت بود و زیاد بهت نچسبید و بعدش رفتیم سرسره بازی پارک مطهری جنوبی و اومدیم خونه بینهایت شدیدی گریه کردی که دسشویی نریم و... خوابت پرید بعدش بازی کردی

عکست با روسری بنفش که برشداشته بودی و میپوشیده بودی و بازی کردی

 

 تا ساعت ٢ بامداد لالا کردی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان فرنيا
21 مرداد 92 9:23
چند باري ببرش اب بازي توي حمام بعد عروسكاش را ببر توي حمام و بخواه بهشون شامپو و ليف بزنه بعد بگذار خودش به بدنش ليف بزنه ببين باز گريه ميكنه يا نه


سلام عزیزم ممنون از اینکه برات مهمیم
گلم همه این کارا رو انجام میدیم هر دفعه با یه شیوه و ترفند جدیدتر ازسری قبل عروسکا پوپت ها ظروف آشپزخانه رنگ انگشتی و رنگ آمیزی دیوار لیف میدم دست خودش میگم خودت شامپو بریز و پاستیل بردم و... که پست های وبلاگش شاهد حرفامن
دوست خوبم بازم اگه ایده مفیدی داری که جدید باشه با روی باز استقبال میکنم