ددوشنبه28
دیشب ساعت 12 شرییر دادم بت سرما خوردگی بهت دادم به دلیل آب ریزشت وعطسه.
امروز فاطمه خاله لیلا خونمون بودن خیلی با هم بازی کردین و فاطمه کلیه وسایلاتو دونه دونه وارسی کرد و استخر توپ بازی کردین و کلا فاطمه جون عاشق بازی های حرکتیه و اصلا تمایلی به نشستن و خوندن و بازی فکری نداره
خلاصه روی هم رفته بهتون خوش گذشت و ناهار فقط کمی سیب زمینی خوردی و خوابت گرفت شدید. محل خوابتو تغییر دم رو تخت خودم چون اتاق خودت تداعی کننده می می بود برات و میرفتی سریع میخوابیدی رو پتوت و گریه میکنی و می گی می می
خلاصه بردمت رو تخت خودم و کلی باهات صحبت کردم و ناز و نوازش و گفتم چشماتو ببند نفس عمیق بکش و ...
ولی بعد از کلی مقاومت طاقتم تمام شد و بهت دادم البته خیلی گیج بودی و خوردی و خوابیدی
دادم و ب
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی