از پارک لاله تهران به پارک جنت خودمان
سلام عسیسمم
دخملکمدیشب ساعت ٢_٥ دوباربیدار شدی وگریه و میمی خوردی خوابیدی. امروزساعت ٧:٣٠ پاشدی و نا آرومی و می می کنان تنها راه آروم شدنت بردنت به بیرون از خونس
تو هتل عم نقاشو دیدی بهش میگفتی خسته نباشه
میگفتی عمو رنگ میزنه
صبح راهی پارک لاله شدیم تاب بزی کردی و
توراه فرودگاه خوابت برد. توهواپیما نا آرومی کردی و خوراک مرغوسبزیجات بود که خوشت نیمد و نخوردی و گذشتمت خونه مامان جون بعدش همگی باهم رفتیم پارک جنت بردت قلعه بادی خیلی بهت خوش گذشت بعدشم خونه توپ ها رفتی.
کفش سفید تابستونتو خودت میتونی بپوشی بدنشو اززیر پات در میاری میزاری پشت پات تنها موردی که هس تابه تا میپوشی
بعدش رفتیمدیدن عمه میناا ولی از خستگی تو ماشینبعد از گریه و میمی کنان خوابت برد.
جمعه پایان سفر هشتم شهریور
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی