فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

بهترین هدیه زندگی

4روز تاسوعای حسینی

  تو سقایی ولی با مشکِ پاره ندارد دیده ات تابِ ‌نظاره گرفته دشمن از من یارِ من را شده شب های قلبم بی ستاره روز نهم محرم معروف به روز تاسوعاست، این روز را منتسب به حضرت ابوالفضل ع ساقی دشت کربلا میدانند... صبح ساعت 7:45 در حالی که باران شدیدی میبارید برای رفتن به مجلس سوگواری آماده ات کردم.روضه ابوالفضل و زیارت عاشورا خواندیم. عکس درکنار حجله قاسم ع ...
17 آذر 1391

روز عاشورا است امروز_کربلا غوغا است امروز

امروز صبح ساعت ٧:٤٥ تو خواب لباستو تنت کردم و به همراه خاله آتا و خاله mayamمیم راهی مجلس عزاداری امام حسین (ع) شدیم. زیارت عاشورا خواندن و با حضرت زینت هم ناله شدیم. پس از آن جهت خواندن نماز ظهر عاشورا به همراه بابایی به سمت حرم مطهر شاه چراغ(ع) حرکت کردیم. تا رسیدیم آخرین گروه های زنجیر زنی از صحن خارج شدند. از خواب که بیدار شدی با تعجب به گروه زنجیر زنها نگاه کردی...سپس نیگاهت به کبوترهای نشسته بر لبه بام حرم افتاد. و گفتی جوجوجوجو. الهی مادر به فدای دختر ریز بین و بادقتش شود. الهی به حمد خدا نماز به امامت آیت الله سید محمد مهدی دستغیب برگزار شد در حالی که هوا کاملا صاف بود. در جلویمان نشستی تا نماز تمام شد.دخترم عزیزم ...
17 آذر 1391

جمعه

 دخترم میخواندم که سهراب سروده بود" مثل یک گلدان، میدهم گوش به موسیقی روییدن" همان لحظه به این جمله فکر کردم و گفتم مادر به سان این گلدان میمونه که نظاره گر روییدن بذر کوچکش در خاکه. دلش خاک میشود و جانش آب، زبانش خورشید و ... تمام سعیش را میکند در پروراندن بذرش. آری مادر با تمام وجودش ذره ذره رشد و نمو فرزندش را حس میکند و...  ٩٩امین کلمه خاله مریم: میم(mayam) 100 امین کلمه شامپو: شامپو ماهی شکم پر دسپخت مامان جون مهربون شیرینی من، واقعا واسه آب نشدن باید بری تو  ...  ماست لبو که نوش جون کردی ...
17 آذر 1391

عکسهای آتلیه یکسالگی

 این عکسها مربوط به 13 مهر یه دختر مودب و خوشگله، شاید باورتون نشه که یه دختر یکساله این لباسهای سنتی رو پوشیده باشه و اینقد خوشگل ژست عکس گرفته باشه. پوزش میخوام به علت دیر گذاشتن عکسها، چون سی دی دیر به دستمون رسید و...   این عکس دوتاییو برا رو لیوان سفارش داده بودیم ولی کیفیتش خوب نشده بود. ان شالله فرصت های بعدی عکستو رو لیوان و بشقاب چاپ میکنم ...
16 آذر 1391

رنگ پاییزی من

سلام بر عطر خوش زندگیم عزیزم امروز که از خواب پاشدی، همش فاطی فاطی می گفتی و تو خونه دنبال خاله فاطمه جون میگشتی. عزیزم بمیرم الهی چون  4_5 روز گذشته که بابا امین ماموریت تهران بود و خاله جون پیشمون بود حسابی بهش عادت کرده بودی امروز ناهار دعوت عمو امید(شیرینی استخدامش) رستوران شاندیز دالاهو بودیم. هنرنمایی های جدیدت گل پاییزیم: 94امین کلمه زیپ: دیپ 95امین کلمه تخت: ت(ta) 96امین کلمه کتاب:تباب(tebab) 97امین کلمه باطری: باطی عکس قارچ رو در اتاقت میبینی و میگی: قا 98مامان:اتل متل فاطمه جونی:توتول البته ناگفته نمونه که یاد گرفتی وقتی برات اتل متل میخونم رو پاهات میزنی. به نظرتان د...
16 آذر 1391

توانایی جدیدم: جداسازی اشیائ

سلام برگ نازک و لطیفم دختر خوبم امروز متوجه شدم که توانایی جداسازی اشیائ مختلف داری، خمیر دندان و صابون و... کوچیک مسافرتی گذاشتم جلوت و ازت خواستم خمیر دندون ها رو بهم بدی و بذاری یه گوشه جدا، متوجه شدم که خیلی ماهرانه قادر به جداسازی خمیردندونها از سایر چیزها هستی. یه روش جدید که بهش متوسل شدم اینه که چون اخیرا به نظر میرسید که در مورد بازی کردن با اسباب بازیهات اون هیجان سابقو نداری. بازی های جدید به وسیله همراه کردن اسباب بازیها با وسایلای خونه و...یا بردن اسباب بازیها به جایی خارج از اتاقت رو آوردم و دس به خلاقیت زدم 93 امین کلمه چاقو، قاشق، چنگال:داقو *آفرین *صد آفرین *هزار و سیصد آفرین* دختر خوب و نازنین * ...
15 آذر 1391

مهر و محبت فاطمه جون به عروسکهاش

  اولی کلم پلو شیرازی بود که من اصلا از کلم و گوشتش نخوردم. فقط پلوشو دوست داشتم. دومی هم شله زرده که اصلا از مزش خوشم نیومد و نخوردم. ....................................... شبی وقتی خودم آب خوردم یادم افتاد که باید به آنی(عروسکم) هم آب بدم. ته لیوانم کمی آب بود، لیوانو گذاشتم رو دهانش و آبارو ریختم تو دهانش و در واقع رو لباسش. مامانم خیلی از این کار من خوشش می آد. همیشه وقتی داریم غذا میخوریم البته آخراش یادم میاد که باید به آنی هم غذا بدم همون موقع صدا میزنم آنی آنی دوس دارم آنی هم پیشم باشه و بهش از هر چی خودم میخورم بدم. .................................... دختر خوبم دیشب ساعت 00:00 بامداد لالا کردی و ...
13 آذر 1391

هفت و پانزده در یک نگاه

امروز ناهارمونو زود آماده کردم، دیدم صبحانه میلت نبود یه فکر بکر کردم، ماکارانی پیچی برات کشیدم. الهی شکر نوش جون کردی. ناهارم ازش خوردی. ظاهرا به ماکارانی علاقه داری. امشب کارتهای حیوانات و میوه هاتو زدم به در اتاقها و در یخچال که جلو چشمون باشه و بارها برات تکرارکنم، این بهترین کاری بود که به ذهنم رسید، آخه دیدم استیکر پروانه هایی  که برات کنار آینه دسشویی زده بودم خیلی عالی بود و چون هربار که میریم بشورمت برات میگم " پروانه و...دیگه تا وارد میشیم خودت بلافاصله میگی "پوا" موش کوچولو در 15 ماهگی موش کوچولو در هفت ماهگی عزیزم این دو عکسو کنار هم گذاشتم چون برام تداعی کننده ماههای گذشتس، روزهایی که به...
12 آذر 1391

دیکشنری 90 لغته فاطمه جون

سلام دختر باهوش و زرنگم لیست کلماتی که تا به امروز با زبان شیرین کودکانه ات ادا میکنی آب     گل     نه     بابا     امین     عمو     ننه      هلو      توپ       نی نی        پی پی          آنی       می می          هر نوع خوراکی:ام            مامان:ماما...
12 آذر 1391