فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

بهترین هدیه زندگی

اولین بار به شهر بازی میرم و ...

1391/2/26 15:01
نویسنده : مامان
535 بازدید
اشتراک گذاری

در ادامه پست قبل

دخترم، امروز بابا امین مرخصی بود. صبح ابتدا رفتیم مرکز بهداشت واسه چکاب ماهیانه این بار نشسته، وزن شدی ولی مگه رو وزنه مینشستی! ورجه ورجه میکردی و ناآروم بودی. این ماه اصلا وزن نگرفته بودی خیلی ناراحت شدم اینهمه تلاش خودمو کرده بودم غذاهای مقوی و ... برات آماده میکردم و با هزار ترفند سعی میکردم چند قاشق بهت بدم و... ولی ظاهرا بی فایده بوده

ان شالله که ماههای بعدی جبران کنی و بهتر غذا بخوری

ظهر ناهار در رستوران سنتی نخلستان بودیم (جزییات در پست قبل)

بعد از ظهر به اتفاق عمه مینا رفتیم شهر بازی ستاره فارس

ابتدا سوار ماشین شدی خیلی خوشت اومد و  لذت بردی بعدش...

 رونا جون بغلت کرد و بردت قطار

هواپیما هم سوار شدی و پروازکردی و مامانو نبردی

موتورم خیلی برات جالب بود به همه جاش دست میزدی و به کشفیاتت اضافه میکردی

در آخرم از رونا گلی خیلی ممنونم  که وسایلی رو انتخاب میکرد که بتونه فاطمه رو با خودش سوار کنه. خلاصه خیلی بهتون خوش گذشت

قاصدکم، یاد گرفتی نه نه میگی(با فتحه). هرچیزجدیدی که یادمیگیری و ادا میکنی خیلی برام  جالبه و منم خوشم میاد و به دنبالت تکرار میکنم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)