فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره

بهترین هدیه زندگی

روزی که با خوردن غذا شاده شادم کردی

1391/9/6 10:07
نویسنده : مامان
545 بازدید
اشتراک گذاری

السلام على الحسين وعلى علي بن الحسين وعلى أولاد الحسين وعلى أصحاب الحسين

سلام عزیزان، روزتان بخیر

امروز ساعت 9 از خواب پاشدی.بارون میبارید، پنجره رو باز کردم بارون بهت نشون دادم و گفتم ببین همه جا خیسه و... شعر "بارون میاد نم نم،پشت خونه عمم ..."برات خوندم.

عکس مامان و نی نی روی بیسکوییت مادرو بهت نشون دادم و کلی برات ادا در آوردم و تعریف و تمجید و... تا مشتاق شدی و یکی دوتاشو خوردی. ولی طبق معمول به خامه و کره هیچ میلی نداشتی. بعدش دستم گرجه فرنگی مینیاتوری دیدی. بهت دادم خوردی.

ناهار واست ماکارانی درست کردم با گوشت ماهیچه چرخ شده، گوجه، ورمیشل و کره،خدارو هزار بار شکر علاقه نشون دادی و خوردی.


سپس به اقامه نماز اول وقت ایستادی


بعدش باهم رفتیم حمام.ببین چقد تمیز شدی، ببین


سپس لالا کردی

عصرانه برات گردو پودر کردم با خرما میکس کردم و در انتها در پودر بیسکوییت زدم از خواب بیدار شدی گذاشتم جلوت، خودت بر میداشتی و میخوردی.

شبی گفتم: فاطمه جان بارون میاد

گفتی: نم نم (nam-nam)

من و بابایی کلی قربون صدقت رفتیم و ذوقتو کردیم.

شاممون الویه بود که برا شما  کم سس کنار گذاشتم(ذرت شیرین،تخم مرغ،مرغ،سیب زمینی، خیارشور).بابایی عزیز با نون لقمه های کوچولو بهت میداد. ناگفته نمونه که هر وقت بابایی خونه باشه و موقع غذات باشه با انگیزه و مشتاقانه داوطلب غذا دادن به دخملش میشه. ولی من باید کنارش باشم بگم آرومتر و گرنه .... بابا امین و خاله مریم هر دو دسی دارن تو تند تند غذا دادن به شما. 

شب ساعت 10 لالا کردی. بارون و رعد و برق شدید میامد. منم زود اومدم کنارت خوابیدم که پیشت باشم مبادا با صدای مهیبش از خواب بپری

دختره عزیزم بدان که هر روزی که غذاهاتو خوبه خوب بخوری اون روز منم خیلی خوشحال هستم چون نتیجه آشپزیمو دیدم. بدون که من ثانیه ها که میگذه برا خواب و خوراک و تربیت و آموزش و ...ت برنامه ها دارم

ممنون که همکاری کردی

 دوشنبه یازدهم محرم الحرام

 

گفتم فاطمه جون موش بشو میخوام ازت عکس بگیرم و شما این شدی:

مامان: فاطمه جون شمع فوت کن میخوام ازت عکس بندازم و شما این کارو انجام دادی:

فاطمه جون زبونتو در بیار

مامان: فاطمه خانوم سینه بزن عزیزم:

فدای دختر شیرنم بشم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان فرنيا
7 آذر 91 15:29
افرين به اين گل دختري كه مامانش را خوشحال كرده ماماني اين طلا خانم دست پخت مامانش را خيلي دوست داره از اين به بعد قول ميده خوب بخوره
مامان علی
25 دی 91 23:19
سلام صابخونه ما اومدیم مهمون نمی خواین؟ . الان علی خوابه منم اومدم وبگردی . تصمیم گرفتم امشب به همه ی دوستان سر بزنم. قبلش چند تا پست رو که شبانه توی ورد نوشتم اینجا ویرایش کردم وثبت موقت زدم فقط مونده اپلود عکسا ... و بعد اول از همه اومدم اینجا و.ماشااله هرچی می خونم تموم نمیشه اینهمه پستایی گذاشتی تقریبا از صفحه یک تا 5 رو من جا موندم(اوووه چقدر حرف زدم من کلا ادم ساکتی ام هااا اگه حرفای اینجا رو به حساب حرف زدنم نذارن اصلا شاید بعضی ها فکر کنن من "لالم" ولی نمی دونم پای نوشتن که میاد چقد روده درازی می کنم ) ... خب بگذریم برم سراغ این دخمل خوشگلت حالا
مامان علی
25 دی 91 23:25
ای جیگرشو برم با اون نماز خوندنش و چادر نماز گل گلیش. چقدم خوشگل چادرشو سر کرده ...عکس آخری و اون عکسی که کله معلق زده خیلی خوشگل و معصومه... اون فوت کردنش هم خیلی زنده ست آدم همش حس می کنه الآنه که نفسش بهت بخوره
مامان علی
25 دی 91 23:39
فراموش کردم بگم عزیزم دارچین برای بی اشتهایی بسیار مفیده . می تونی اگه فاطمه جون این حلو ا رو دوست داره مقداری دارچین هم بهش اضافه کنی. من همین مخلوط حلوا رو با پودر پسته ، گردو ، بادام و کنجد گاهی وقتای هم تخم کدو( تخم کدو سرشار از ویتامین A ، E ، روی و امگا 3و 6 و اسید چرب هست و برای رشد مغز بسیار مفید ) اضافه می کنم و توی زرورق مث شکلات می پیچم علی هم خدارو شکر دوست داره البته همیشه نه . البته من کلا بجز میوه مشکل زیادی با غذا خوردن علی ندارم وقتایی هم که نمی خوره ، نمی خوره خب. منم اصرار نمی کنم .حتی گاهی وقتا آخر شبا هم بهش غذا نمیدم چون علی از سمت خانواده مادری متاسفانه ژن چاقی داره


ممنون عزیزم آره تخم کدو به همین دلایلی که فرمودی بهش میدم.
دارچینم شروع میکنم. البته بعد از اتمام این ماه .چون میخوام اثرات دارو هارو ببینم