فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره

بهترین هدیه زندگی

پنج شنبه 23 آذر

1391/9/27 11:10
نویسنده : مامان
484 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب هم از اون شبهایی بود که تا صبح بارها با گریه بیدار میشدی و درست نخوابیدی

عکس پسته و گردو پودر شده

وقتی بهت میگیم بگو ممنون تکرار میکنی: منون(manoon )

شبها وقتی خواب پلکاتو میگیره میای و میگی مامانی می می ، اتاق، لالا

شبی آماده شده بودیم که ببریمت شهربازی ستاره حتی پوتینتم پوشیده بودی که بابای سامان تماس گرفت و گفت میایم خونتون. ظاهرا که هنوز متوجه نیستی و راحت دوباره پوتین و... از تنت در آوردم. تمام مدت به سامان و مامان و باباش نیگاه میکردی و کلامی حرف نزدی.

بعد از خونه جعبع خونه سازیتو تو دستت کردی و تو خونه راه رفتی

عکس

همچنین از کیف منم خوشت میاد بر میداری و دس میگیری و راه میری.

الهی الهی

خاله ریزه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان علی
26 دی 91 1:09
ماشالله پس کم کم داره جمله میگه آفرین افرین به این دختر باهوش. ... خوبه چیزی نگفته . کافیه علی حس کنه می خوا یم بریم بیرون کافیه فقط جوراب پاش کنم دیگه مگه می تونم راضیش کنم که یه جا بند بشه اینقد نق میزنه و هی یه ریز میگه " بی یییم" و هی تکونم میده خیلی وقتا عصبیم میکنه اوالش مقاومت می کنم ولی همیشه هم تسلیم میشم در برابرش آخه مامان هم انقدر بچه ذلیل . ...من از دست علی کیفمو اویزون می کنم توی سقف منتظر عکسات هستیم