فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

بهترین هدیه زندگی

در ادامه ی غذادادن به وروجک

1390/12/8 16:13
نویسنده : مامان
681 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشقم

اگه بدونی چقد لبخندت برام معنی داره و شادم میکنه و خستگی رو ازتنم در میبره 

حتی ثانیه ای دهانتو نمی بستی....

کوچولوی دوست داشتنی مامان، عاشق خندهاتم پس بخند

شکلکهای جالب و متنوع آروین

و اما حریره بادام ...ولی با آب درست میکنم

 بله از دیروز شروع کردم و به مدت سه روز، یه عدد بادام و یک قاشق کوچولو آرد برنج و کمی شکر، یک قاشق صبح یه قاشق بعد از ظهر بهت میدم که نوش جان کنی

البته ابتدا خودم بادام تست میکنم که تلخ نباشه

ولی نمیدونم چرا تا قاشق میبینی دهانتو محکم میبندی ولی من کوتاه نمیام و با هزار فیلم، صدا، بازی بهت میدم 

آب هم برات میجوشونم و بعد از سرد شدن بهت میدم ولی فعلا علاقه ای به نوشیدن نشون نمیدی

دخترشیرینم ،دیشب پوپت های انگشتیتو دستم کردم و برات دو داستان ساختم یکی "عینک مادر بزرگ " و دیگری "دختری با موهای نامرتب"  اینقد خوشت اومد و به انگشت هام خیره شدی که بعدش راحت خوابت برد

منم حسابی خوشحال شدم که دیدم مثل بچه های بزرگتر به قصه گوش میدی و بعدش میخوابی

من که خوشم اومده بود امروز ظهرم این کارو تکرارکردم و قصه نی نی که میخواست غذای کمکی بخوره رو واست ساختم  که بر خلاف هر روز که گریه می کردی تا خوابت ببره ،زود و بی صدا لالا کردی

این روزها بابایی هم اومده به کمکم و دوتایی به جونت افتادیم و میخوایم بخوریمت آخه نمیتونیم جلو خودمونو بگیریم

شیرین شدن این چیزا هم داره!!!!!!!!!!!!!!!

گلم یادم رفته بودم برات بگم دو روز پیش یعنی شنبه ساعت ١٨ در حالی که برف زیبایی میبارید رفتیم آتلیه، خاله فاطمه تو ماشین از شما مراقبت کرد ، من و بابایی عکس های قشنگتو دیدیم خیلی عالی بودن، چندتاشو برای قاب و آلبوم انتخاب کردیم 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (4)

مامان علی
8 اسفند 90 22:40
به به مبارک باشه ورودت رو به سرزمین خوراکی ها تبریک میگم خانوووووم . پس بگو اینهمه مدت سفر بودین به سلامتی منتظر سفرنامه جذابتون هستیم. راستی مامان فاطمه رو کدوم آتلیه بردید ؟ راضی بودید؟ من آخه خیلی وسواس دارم رو این چندجارفتم زیاد خوشم نیومدآخه اپیزودهاش خیلی کلیشه ای و تکراری بود. احتمالا بذارم واسه وقتی که علی بتونه بشینه . منتظر عکسای قشنگ فاطمه جون هستیم . می بوسمتون


سلام منم خیلی حساسیت به خرج دادم ولی ظاهرا هر چی حساس باشی بدتره
آره به نظر من صبرکن تا علی جون خوب بشینه
من فاطمه رو بردم راحله
عکسهارو ببین خودت قضاوت کن
من ازشون خواستم کار زیادی رو عکساش انجام ندن آخه میدونی که وروجکمون خودش خیلی خوش عکسه
هههههههه
سلیمه
11 اسفند 90 15:26
ای جونم موش موشک دندوناشو چه خوشمله بیلرسوتشم چه قشنگه ورودت به دنیای قشنگه "به به" مبارک باشه خانوم موشه
مامان پسر خرداد
14 اسفند 90 10:18
غذا دادن به این بچه خودش یه خان بزرگی که باید بگذرونیم. وروجکمون ببوس
مامان فرنيا
22 اسفند 90 9:26
تازه اول مشكلات است اخه الان كه يك قاشق است واي به روزي كه غذا خور بشن انوقت بازيكوش ميشن و با اينكه گرسنه ميشن اما وقت غذا خوردن ندارن