فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 24 روز سن داره

بهترین هدیه زندگی

با کارت, قلبم تپید

1391/7/20 21:01
نویسنده : مامان
483 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

دیشب مامان فریده و عمو امید به خونمون تشریف آوردن. تا زنگ درو زدن. شروع کردی به بابا گفتن درحالی که بابایی هم کنارت بود. فدات شم چون هر روز تا صدای قفل ماشینو میشنوی میبرمت سمت در بهت میگم بابا امین اومد سلام کن و ...و جدیدا دیگه خودت میگی بابا بابا

اینقد برا عمو امید ذوق کردی که حد و اندازه نداشت. سرتو رو پاش میزاشتی و دراز میکشیدی. از خوشحالی تند تند و محکمه محکم دست میزدی. الهی فدات شم دختر مهمون پذیرم، . درسته ما میریم خونشون ولی ظاهرا از اینکه اونا اومدن خونمون بیشتر خوشت می یاد. بعد که داشتیم من و بابایی راجع به کارات صحبت میکردیم دوتاییمون از اینکه دیده بودیم اینقد ذوق کردی و کارهای عجیب غریبی از خودت نشون دادی، از این جهت که عمو سرکاره و نمیتونه مرتب بیاد پیشت خیلی ناراحت شدیم. من ازشون خواهش کردم که زود به زودتر بیان پیشت و.... عزیزدلم منو ببخش دوستدارم هر کاری که از دستم برمیاد برات انجام بدم ولی بعضی کارا به من و بابایی مربوط نمیشه و...

امروز از صبح مشغول درس کردن کلاه بوقی تولدت شدم. شبی رفتیم میوه تولدتم خریدیم

چهارشنبه پنجم مهر ماه

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)