فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 17 روز سن داره

بهترین هدیه زندگی

29 ام

1392/4/29 16:27
نویسنده : مامان
397 بازدید
اشتراک گذاری

امروز شنبه اس و طبق معمول چون دو روز بابایی پیشت بود و امروز تنهایی تو خونه، خیلی کسل ساعت ٩:٣٠ از خواب پاشدی و راضیت کردم بریم آشپزخونه رو بشوریم  چون معمولا به آب بازی نه نمیگی و تخم مرغ آب پز دستت دادم و خودت پوستشو جدا کردی خیلی خوشحال شدم و بعدش یه ذرشو خوردی و گذاشتیش کنار!!!!!!!!!!!!! و گفتی ماهتابه بیار سرخش کن

ای شیطون نه معمولا نیمرو بهت میدم(گفتیم تنوعی باشه) اصلا خوشت نیمد و نخواستیش. ای خدا جون کمک کمک دوباره نه صدباره غذا رو پس داد

شلنگ آبو دستت دادم و تا سرگرم آب پاشی و... شدی ذره ذره بهت دادم و خودی.

بعدش دیدیم دوباره کسلی و بی حوصله، رفتیم حمام و سفره و موکت آشپزخونه شستم و آب بازی ولی گریه کردی و نمیذاشتی بشورمت.اومدیم بیرون دیدم همون آشه همون کاسه غذاتو برداشتم رفتیم خونه آراد، اصلا لب نزدی خودم چن قاشق بهت دادم ولی میلت نبود و آراد با علی پسر عمش بازی میکرد و تو هم دورشون می پلکیدی. این سری راحتتر ازقبل بودی و سوارکامیونش شدی و...

لا لا کردی و خدا روشکر بعد از خواب بهتر شدی و شکمت خیلی بد بود مدفوعت حاوی مواد درشت هضم نشده بود شاید دلت درد میکرده چیزی نمیگفتی نمیدونم

بعد ازظهربابایی بردت تو محوطه و قلیه میگو با پلو بهت داد.

بعد از افطار به اتفاق عمو و مامان بزرگ رفتیم زیارت شاه چراغ(ع). تا به کنار ضریح رسیدیم گفتی:"پول"

مامان فریده بهت پول داد و بغلت کرد که بندازی، و رفتی مهرآوردی و... تو صحن که خیلی خوشت اومد و می دویدی این ور اون ور میرفتی و بعدش رفتیم بستنی پشت ارگ خوردیم شما هم خودت چند قاشقی خوردی بعدش تو ماشین لالا کردی. نمیدونم وقتی بیرون برمیگردیم زود خوابت میبره ولی اگه جرات داریم یه شب تو خونه بمونیم تا نیمه های شب بی خواب میشی و نمیخوابی 

مادران مهربون اگه میخواید بچه هاتون مستقل باشن باید از کند بودن آنها در امور، صبوری کنید و فقط شاهدشون باشین و تو کارها کمکشون نکنین بذارین خودشان کارهای ساده ای که میتوانند انجام دهند مشوقشان باشید و طاقت کنید چون بسیار آرام انجام میدهند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (1)

محمد رضا
2 مرداد 92 0:28
سلام عالیییییییییی بود به ما هم سر بزنید نظر فراموش نشه